تنها تر از همیشه...................................فریدون مشیری

تنها ترازهمیشه..درایوان نشسته ام
ماه درشت....-یاس بهزارپر-
ماه درست....-باغ کبوتر-
ماه تمام..تازه وتر..
برآبهای نیلی شب..بال می زند
من نیزپابه پایش...بابال بسته ام
تنهاترازهمیشه...جان می ام تهی است جام غمم پراست..
وزجام دل مپرس..کاین جام را به سنگ صبوری..شکسته ام
شب..هم ره نسیم وستاره..باکاروان باس وکبوتر تا کوچه های سپیده
آهسته میرود......
من نیز پا به پای سه تار شکسته ام....
«فریدون مشیری»